Web Analytics Made Easy - Statcounter

اصطلاح «آب بستن به سریال» مدتی است که به صورت آشکارا در سریال های رسانه ملی خودنمایی می کند و بیننده تلویزیون از سر اجبار باید به تماشای آن ها بنشیند؛ نمونه بارز آن «سرباز» شبکه سه و این شب ها «پرگار»ی که به آنتن شبکه یک رسیده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ بیننده تلویزیون بیش از هر چیزی، برای دنبال کردن یک مطلب به داستان و ماجرا نیازمند است و داستان و ماجرا هم، به گره و نقاط عطف.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در واقع شخصیت پردازی و زمانی که به آن اختصاص داده می‌شود، در ساختار فیلمنامه مشخص و معین است. کش دادن آن نمی تواند رضایت مخاطب را در پی داشته باشد.

از طرفی کش دادن یک داستان بدون گره و نقاط عطفی که سرجای خودش قرار گرقته باشد، نه تنها نمی‌تواند جذاب باشد، بلکه مخاطب را دل زده کرده، حوصله اش را سر می برد و باعث می شود تا بیننده ریزش داشته باشد. این ویژگی مختص سریال هم نیست بلکه حتی در فیلم‌های سینمایی هم که حادثه محرک و نقاط عطف سر جای خودشان ننشسته‌اند، صادق است.

اما بنظر می رسد که این اصل، مدتی است در سریال‌های ایرانی گم شده و سازندگان بی توجه به چارچوب یک فیلمنامه خوب و استاندارد، تا می‌توانند به اصطلاح آب به فیلم می بندند و داستانی را که روایتش آن چنان که باید و شاید، گره خاصی ندارد کش می دهند.

چند روزی است که سریالِ خوش ساختِ «زیر خاکی» جای خود را به سریال «پرگار» داده است. شاید برای قضاوت زود باشد، اما همین چند قسمت آن قدر بی هیجان و بدون هیچ اتفاق خاصی جلو رفته است که حوصله بیننده را سر برده است. 5 قسمت می گذرد، نه گره‌ای، نه حادثه محرکی و نه حتی شخصیت‌پردازی‌های جان داری که به جذابیت کمک کند. چند قسمت برای معرفی شخصیت های یک سریال نیاز است و چقدر مخاطب باید عذاب بکشد تا سریال اصطلاحا راه بیافتد.

فیلم سینمایی هم نیست که بگویی پولش را داده‌ام و حوصله کنم، بگذارم به جایی برسد؛ این یک سریال است. اگر نتواند در ابتدا جذابیتی داشته باشد، مخاطبِ کنترل به دست، ترجیح میدهد که کانال را عوض کند و این گونه است که یک سریال با وجود هزینه زمانی و مالی عملا هیچ گونه نتیجه فرهنگی و حتی سرگرمی در پی نخواهد داشت.

در واقع این کش دادن یک داستان بدون هیچ گونه جذابیت، باعث می شود تنها تایم بیشتری از آنتن پر شود، آنتی بی مخاطب!

«پرگار» را مثال زدیم، در صورتی که سریال‌های زیاد دیگری هم در این مدت به خصوص در چند سال اخیر بوده است که علی رغم داشتن فصل اول و استقبال از آن، در فصل دوم به خاطر همین نداشتن گره و کش دادن بیهوده و بی هدف داستان، مخاطبان خود را از دست داده، نمونه بارز آن را می‌‎توان در «بچه مهندس 2» دید، سریالی که در فصل اول جذاب بود، اما در فصل دوم هیچ هدفی نداشت و تنها یک عشق دوران نوجوانی آن هم از نوع بدون هیچ گونه فراز و فرودی را دنبال می‌کرد، اما همان طور که در فصل 3 این سریال شاهدیم وجود گره‌ها و اتفاقات زیاد و گاهی حتی پی در پی باعث شده تا با وجود تمام انتقادها، مخاطب این فصل را از فصل دو بیشتر بپسندد.

ولی اوج ماجرا شاید در سریال «سرباز» شبکه سه معنی و مفهوم پیدا کند. سریالی که پخش آن در ماه رمضان شروع و کماکان ادامه دارد. درام «سرباز» آنقدر الکن و کم‌کشش بوده که صدای ناصر طهماسب به عنوان نریشن جذابش نکرده است آن هم برای بیننده‌ای که پس از یک روز بلند و خسته‌کننده روزه‌داری در ماه رمضان و پس از افطار پای تلویزیون نشسته تا سریال ببیند، تازه باید با نریشن‌گویی‌های صدایی مستند بفهمد داستان از چه قرار است؛ از سویی دیگر کاراکتر‌های مجموعه و حتی نقش‌آفرینی‌های «سرباز» به نوعی دچار سردرگمی و بلاتکلیفی هستند که قاعدتاً ناشی از ضعف درام است. سریالی که می‌خواهد اثری روان‌شناسی و فلسفی باشد، اما در دراماتیزه کردن ماجرا مشکل دارد؛

 

وقتی صدای رئییس هم درآمد!

نمونه دیگری را که می‌توان مثال زد، سریال ستایش 2 است که در نهایت نیز مورد استقبال مخاطب قرار نگرفت. در واقع این آب بستن و کش دادن آنقدر شدید شد که در نهایت حتی صدای ضرغامی رئیس وقت صدا و سیما را نیز درآورد، تا جایی که در آن زمان تابناک نوشت؛ «ضرغامی نسبت به بی محتوا بودن و به درازا کشاندن فیلم معترض بوده و دستور داده است ‌اگر مشکل این فیلم با بازتدوین حل نمی شود، جلو‌ پخش آن از همین آغاز گرفته شود تا تهیه کنندگان بدانند ‌هر چیزی را نباید برای پخش تحویل صدا و سیما دهند»

در کل می‌توان گفت که سریال‌های چند سال اخیر از ضعف جدی فیلمنامه رنج می برد، گره‌هایی که یا بدون اتفاقی خاص کش داده می شود و طولانی می شود و یا در پایان داستان و برای جمع کردنِ فیلم، ناگهان باز می‌شود و این هر دویش موجب نارضایتی مخاطب خواهد شد.

نداشتن گره‌های مناسب، نقاط عطف بجا و ابتدا و انتهای نامناسب فیلمنامه باعث می شود تا نویسنده برای جبران آن به حاشیه کشانده شود، حاشیه‌هایی بی ربط که حذف آن هیچ ضربه ای به فیلم نخواهد زد.

البته سریال‌های شبکه نمایش خانگی نیز با وجود این همه زرق وبرق‌های زیادی که برای جذب مخاطب به کار می برند، از همین ضعف جدی رنج می برند. مدتی قبل بود که کش دادن بی دلیل سریال «دل»، صدای منتقدان و مخاطبان را درآورد. منوچهر هادی در برخی قسمت‌ها 7،8 دقیقه ابتدایی را با «آنچه گذشت» آغاز و در طول فیلم نیز زمان‌‌ زیادی را با موزیک ویدئوهای طولانی پر کرده بود و عملا چیزی از داستان را آن طور که باید جلو نمی برد. این آب بستن به سریال‌های لاکچری چه معنایی جز خالی کردن جیب مردم دارد؟!

البته منوچهر هادی که یکی از پرکارترین کارگردان‌های سال‌های اخیر است، در رابطه با این انتقادها پاسخ داده است که «بیننده فکر می‌کند تنها یک کلیپ سه دقیقه‌ای می‌بیند. اما برای ساخت آن کلیپ شاعر باید شعر بگوید، خواننده روی کلیپ بخواند و ضبط کند و تمام این موارد وقت بیشتری را از من می‌گیرد تا بخواهم سه دقیقه، دو بازیگر را کنار یکدیگر قرار دهم و آنها مقابل هم بایستند و دیالوگ بگویند. ضبط سکانس‌هایی که دو بازیگر دیالوگ دارند برای من سخت نیست.»

مخاطب چه می خواهد؟

واقعیت این است که سختی کارِ کارگردان برای تولید یک اثر آن چنان برای مخاطبان اهمیتی ندارد؛ آن چه اهمیت دارد این است که مردم بیش از هر چیز، دلشان می خواهد قصه بشنوند و یا قصه‌ای را ببیند، آن‌ها پول نمی دهند تا موزیک ویدئو ببینند.

در رابطه با سریال نیز وضعیت همین است؛ مخاطبی که ساعت بودن در خانه و خانواده را با دیدن تلویزیون یکی می کند، دوست ندارد بنشیند تا چند قسمت بگذرد و تازه یک اتفاق بیفتد. این نوع سریال‌ها قطعا نمی‌توانند مانند آن چه در سریال‌هایی با فیلمنامه قوی شاهد هستیم ماندگار باشند.

منبع: دانا

کلیدواژه: سریال ها کش دادن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۲۷۴۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان

امروز به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «دلیران تنگستان» به آهنگسازی احمد پژمان و همراهی علی رهبری رفتیم که در آن روزگار توانست ارایه دهنده گونه ای از موسیقی متن و تیتراژی در سریال های تلویزیونی باشد که به واسطه توانمندی های احمد پژمان در حوزه آهنگسازی و همچنین همراهی هنرمند دارای اعتباری چون علی رهبری می تواند همچنان به عنوان یک کارگاه آموزشی در حوزه آهنگسازی مورد توجه هنرجویان و علاقه مندان این حوزه قرار گیرد. مسیری که با همراهی تعدادی از نوازندگان حرفه ای و بومی منطقه جنوب به نوعی ساختارشکنی کرده و توانست قدرت و خلاقیت یک آهنگساز مستقل و درجه یک چون احمد پژمان را به مخاطبان معرفی کند.

سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان» مجموعه ای تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی همایون شهنواز است که طی سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ ساخته و اولین بار در سال ۱۳۵۳ پیش روی مخاطبان قرار گرفت و بعدها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در همان سال های اولیه انقلاب مجددا به نمایش درآمد. مسیری که بعد از پخش سری اول آن نزدیک به بیست مرتبه در سال های مختلف از شبکه های تلویزیون پخش و موجب شد تا این سریال از حیث مرتبه تکرار پخش آن نیز جزو رکورداران محسوب شود.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

محور داستانی سریال هم متمرکز بر معرفی رییس علی دلواری یکی مفاخر ملی ایران در دفاع از خاک میهن است؛ آن زمان که انگلیس به بهانه محاصره هرات، به جنوب ایران حمله کرد. در این مسیر شخصی به نام احمد تنگستانی از فعالان جنبش جنوب ایران در مقابل انگلیس به همراه ۳۰۰ نیروی دلاور، در قلعه ای ویران به دفاع از ایران می پردازند. البته در این مبارزه ۲ انگلیسی به دست مردم قطعه قطعه می شوند و دولت انگلیس به خونخواهی از آن ها از آب و خشکی به جنوب کشورمان حمله می کند. در این اثنا رییس علی دلواری مردم دلوار و تنگستان را مسلح و همراه با آن ها به دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان می پردازد.

مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» برداشتی آزاد از کتاب «دلیران تنگستانی» به نویسندگی محمدحسین رکن زاده آدمیت است که همایون شهنواز علاوه بر استفاده این منبع، از آثار پژوهشی و تاریخی دیگری برای نگارش فیلمنامه بهره مند شده بود. شرایطی که موجب شد این سریال ۲ بخش تاریخی دوره مبارزات احمد تنگستانی و مبارزه رییس علی دلواری را برای مخاطبان به تصویر بکشد. مسیری که به دلیل عدم استفاده از لهجه بومی برای گویش بازیگران و استفاده از دوبله در آن دوران موجب انتفاداتی هم شد اما یکی از منابعی است که توانست بخشی از یک دوره تاریخی ایران را به تصویر بکشد.

سریال «دلیران تنگستان» در چهارده قسمت طی ۲ سال ساخته شد و یک گروه ۵۰۰ نفری در بوشهر، تنگستان، اهرم، چغادک، تنگک، بندرسیراف، ده سولقان، شیراز و تهران پروژه را به سرانجام رساندند. پروژه ای که پخش آن در آن دوران به دلیل فقدان سیستم پخش رنگی به صورت سیاه و سفید پیش روی مخاطبان قرار گرفت.

محمود جوهری در نقش رییس علی دلواری، شهروز رامتین در خالو حسین دشتی، غلامحسین لطفی در نقش حاج یوسف، کاوه مخبری در نقش احمد تنگستانی، علی اکبر مهدوی فر در نقش باقرخان، منوچهر فرید در نقش موقرالدوله، اسماعیل داورفر در نقش سید محمدرضا کازرونی، هادی اسلامی در نقش نمازگزار، حمید طاعتی در نقش سید مهدی بهبهانی، کامران نوزاد در نقش شیخ حسین خان، نعمت الله گرجی در نقش دریابیگی، محمد ابهری در نقش میرزاعلی کازرونی، منوچهر آذر در نقش واسموس، قاسم سیف در نقش بالیوز، منوچهر حامدی در نقش سلطان اخگر و حسین محجوب در نقش سید محمد دکتر هنرمندانی بودند که در این اثر به عنوان بازیگر حضور داشتند.

اما از ارایه اطلاعات تاریخی و شناسنامه ای این اثر تاریخی که بگذریم، این موسیقی متن و تیتراژ سریال است که به دلیل حضور هنرمندان تمام عیاری چون احمد پژمان و علی رهبری به عنوان آهنگساز توانسته بر کیفیت موسیقایی اثر ارزش ۲ چندانی بخشیده و این موسیقی را تبدیل به خاطره ای ماندگار برای مخاطبانش کند. مسیری که به دلیل ساختار موسیقی تیتراژ چه به لحاظ بصری و چه موسیقایی اش می تواند به عنوان اثری پیشگام در حوزه موسیقی تیتراژها معرفی شود.

آن هنگام قبل از آغاز سریال و در تیتراژ که با ملودی ملهم از هم جواری سازهای جهانی و سازهای بومی ایران به ویژه منطقه جنوب تلفیق شده و به گوش شنیداری مخاطب می رسد، مجموعه تصاویری نیز در قالب انیمیشن به بیننده با مفهومی خاص ارایه می شود. نخل هایی که تبدیل به اسب سوارانی سلاح به دست می شوند و در قالب یک تایپوگرافی که در آن دوران خلاقیتی کم نظیر به حساب می آمد، سریال «دلیران تنگستان» به مخاطب معرفی می‌شود. تصاویری که با همراهی موسیقی حماسی طراحی شده توسط گروه آهنگسازی با نواهای محلی جنوب کشور به ویژه سنج و دمام توازن گوش نوازی را طراحی کردند که بی تردید در آن سال ها توانست به عنوان یکی از پیشگام ترین موسیقی تیتراژها معرفی شود.

حماسه حق پرست از فعالان موسیقی منطقه بوشهر چندی پیش درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: از آن تک یاخته‌ای که در تیتراژ شروع می‌کند به رشد و تبدیل می‌شود به آن اسب‌سوار تنگستانی، شما ببینید آهنگساز به چه شکل از آن بوق ماندگار استفاده کرده و بعد چه استفاده به جایی در ارکستراسیون و سازبندی از سنج انجام می دهد. این یعنی استادانه‌ترین وجه ممکن برای به‌کارگیری بوق و سنج و تمپویی که رفته رفته دمام را زیاد و این روند هم همراه با شروع سریال انجام می شود. به هر صورت یک سری عوامل دست به دست هم دادند تا توانستند یک موسیقی ماندگار بسازند. کما اینکه آقای شهنواز در موسیقی «شاه خاموش» هم به همین استقلال موسیقایی می‌رسد. ضمن اینکه احمد پژمان و علی رهبری وقتی کنار هم قرار گرفتند توانستند این موسیقی را خلق کنند.

این پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی در یادداشت دیگری که به همین مناسبت در رسانه ها منتشر کرد، نوشته بود: «همه بوشهر و بی شک کشور حتی، سریال جاودانه «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز را همواره و همیشه به خاطر دارند و هر بار که مجدداً این سریال پخش می شود، علاقه مندی به روایتِ تاریخی و بازیِ بازیگران تو را به تماشا وامی کشاند. در این بین اما موسیقی تیتراژ حکایت خود را دارد! صدای آغازین؛ بوق! کشش و امتداد! صفیر مبارزه و استقامتِ این اقلیم و جغرافیا! درآمیختگی کوبش! شروع و اوج! تو گویی تپش مردمان این خطه جنوبی است تا نبض تند خود به رخ استعمار بریتانیا بکشاند! اما عوامل و عناصر موسیقاییِ احمد پژمان چنان نقش تاثیرگذار خود را در ساختار و شاکله یک مجموعه تلویزیونی ایفا نموده چه اگر موسیقی سریال شنیده شود، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به یاد «دلیران تنگستان» آورده که خود شاخصه یک اثر ماندگار هنری است که اندیشه و نگاه فنی به همراه خاطره سازی با گرایش مردم شناختی را درون خود جای داده است. شاهنامه خوانی و نوحه با صدای زنده یاد جهانبخش کردی زاده از دیگر موارد و انتخاب شایسته موسیقی سریال می باشد که با نگاه و روحیه جنوبی آهنگساز شاید البته بی ارتباط نباشد.»

هوشنگ جاوید از پژوهشگران صاحب نام موسیقی نواحی ایران هم چندی پیش بود که در یکی از گفت‌وگوهای رسانه ای خود درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: من در شیراز از استاد احمد پژمان پرسیدم «شما که غرب درس خواندی، موسیقی غربی و ارکسترها را هم خوب می‌شناسی، چه شد که رفتی در تیتراژ سنج و دمام بوشهری را استفاده کردی؟». گفت «فکر نکن ساده بوده. برای من کلی سمفونی آوردند. تهیه‌کننده و حتی مدیر تلویزیون وقت گفتند که می‌خواهیم یک چیزی مثل این سمفونی‌ها باشد». واقعاً از بالا فشار بوده. گفت «ولی هرچه این‌ها را گوش کردم دیدم به درد نمی‌خورند. یک نفر یک نوار آورد، گفت این سنج و دمام خودمان است شاید به دردت بخورد. تا گوش کردم گفتم همینه. موسیقی روی این فیلم باید این باشد». تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» که شروع می‌شود چقدر قشنگ است! خب این آدمی که خارج رفته بود نمی‌شد قبول کند چنان چیزی بسازد؟ واقعاً فکر و اندیشه و آن ایران‌دوستی و فهم بالایی که در استاد پژمان وجود دارد خیلی قشنگ تعهد ایرانی را نسبت به موسیقی نشان می‌دهد. این سریال هر جا برود موسیقی‌اش تأثیرگذار است. چون می‌دانند مال همان‌جاست و هویت دارد.

احمد پژمان که به دلیل خلق بسیاری از آثار ماندگار و دارای کیفیت در حوزه های آهنگسازی و پژوهش همواره به عنوان یکی از مهم ترین و جریان ساز ترین هنرمندان عرصه موسیقی ایران معرفی شده هم در یکی از معدود گفت‌وگوهایش بود که درباره ساختار موسیقایی آثارش توضیح داده بود: آهنگسازی که موسیقی میهن خود را نداند نمی تواند آهنگساز خوبی باشد و آهنگسازی عاریتی می شود که نظیرش در دنیا فراوان است و ارزشی هم ندارد. من همیشه به موسیقی ایرانی فکر می کنم، زیرا بنای موسیقی من ایرانی است؛ موتیف و بعضی تم‌ها ایرانی است، ولی هارمونی من صددرصد صدای ایرانی نمی دهد؛ چون خود هارمونی اساسا یک مقوله‌ غربی است و ارکستر هم طبعا صدای ایرانی ندارد؛ چراکه سازها ایرانی نیستند. اما همیشه کوشیده‌ام رنگ و حالت ایرانی را در آثار خود حفظ کنم و معتقدم آهنگسازان ما باید بیشتر به سنت‌های موسیقی خودمان متکی باشند و نباید به دنبال موتیف‌های غربی بروند.

وی درباره خلق موسیقی سریال «دلیران تنگستان» هم گفته بود: روی یک نوار سونی ۹۰ دقیقه‌ای روزانه سنج و دمام گوش می‌کردم، از این طریق با آقای کردی‌زاده آشنا می‌شوم و حاصل این ارتباط می‌شود ضبط موسیقی سریال «دلیران تنگستان» که با همراهی عده‌ای از اهالی بوشهر در رادیو و تلویزیون شیراز انجام شده است.

به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» از جمله آثار موسیقایی است که توانسته بخشی از توانمندی های ۲ آهنگساز مطرح و جریان موسیقی کشورمان را به مخاطبان معرفی کند. مسیری که طی سال های اخیر اگرچه در حوزه کیفیت می تواند با دقت و تحلیل بیشتری مورد توجه قرار گیرد اما دربرگیرنده ابعاد مثبت و ارزشمندی است که توجه و عنایت بیشتر به بزرگان موسیقی این سرزمین را ۲ چندان می کند.

منبع: مهر

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • این سکانس خلیل و سلمان در سریال نون خ پربازدید شد | ویدئو
  • کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟
  • پایان صدرنشینی یک‌ماهه «تمساح خونی»/ «مست عشق» نیامده به اوج رسید
  • پایان صدر نشینی یک‌ماهه «تمساح خونی»/ «مست عشق» نیامده به اوج رسید
  • یک داستان عاشقانه از پارسا پیروزفر و حواشی‌اش
  • داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
  • مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال‌هایی که دیده نمی‌شود!
  • مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال هایی که دیده نمی‌شود!
  • آماری از مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال‌هایی که دیده نمی‌شود!
  • تمساح خونی و سال گربه زیر سایه مست عشق